07
آگوست

ترکیب بندی، تعادل و وزن بصری

در این آموزش عکاسی به مفهوم تعادل در ترکیب بندی عکاسی می پردازیم. در ابتدای مقاله بررسی می کنیم که قرار دادن سوژه در کادر چگونه بر تعادل عکس تاثیر می گذارد و در ادامه مطلب به رابطه وزن بصری و تعادل تصویر می پردازیم.

ترکیب بندی مرکزی

این پرتره ای است که من با ترکیب بندی مرکزی گرفتم. چند نکته جالب در اینجا وجود دارد. یکی این که ترکیب بندی تقریبا متقارن است. نیمی از تصویر بازتاب نیمه دیگر است، با کمی تغییر. این مسئله در این مورد، حس تعادل ایجاد شده توسط ترکیب بندی مرکزی را تقویت می کند.

چه اتفاقی می افتد اگر ما تصویر را کراپ کنیم تا صورت دختر را از مرکز کادر جابجا کرده، و به یک سوم کادر نزدیک تر کنیم؟ در اینجا من آن را به نسبت ابعاد ۴:۳ کراپ کرده ام.

آیا تفاوت را می بینید؟ در این نمونه با ترکیب بندی غیر مرکزی چشم بیشتر ترغیب می شود که در اطراف کادر حرکت کند. قرار دادن صورت دختر در خارج از مرکز، ترکیب بندی پویاتری ایجاد کرده است.

نسخه اول مربوط به تعادل است، دومی مربوط به عدم تعادل و افزودن نوعی تنش به تصویر است. سوژه یکسان است، اما یک تغییر ساده در ترکیب بندی دو اثر متفاوت ایجاد می کند.

کنتراست تُن ها

این پرتره همچنین یک بررسی جالب در زمینه کنتراست تُن ها (Tonal contrast) است. تُن های روشن صورت و دستمال گردن با یکدیگر کنتراست دارند. تقریبا یک سوم تصویر از تُن های روشن، و بقیه آن از تُن های تیره تشکیل شده است. آنچه که ما در اینجا به آن نگاه می کنیم نمونه ای از چیزی است که برخی از عکاسان به آن وزن بصری (visual weight) می گویند. تُن های روشن چشم را بیشتر از تُن های تیره به سمت خود می کشند. بنابراین، برای ایجاد یک تصویر متعادل، باید تُن های تیره بیشتری نسبت به تُن های روشن وجود داشته باشد. اگر نسبت آنها تقریبا یکسان بود، تصویر اینقدر متعادل احساس نمیشد.

این چیزی است که اگر ما پرتره را به صورت مربعی کراپ کنیم، اتفاق می افتد. نسبت تُن های روشن به تیره تقریبا یکسان است. اما حس بالانس یا تعادل بین تُن های تیره و روشن در اصل از بین رفته است:

این نمونه دیگری از متعادل کردن وزن بصری بین تُن های روشن و تیره است:

این هم نمونه دیگری برای نشان دادن همان مفهوم است:

این عکس به سه نوار تقسیم شده است

نوار تُن های تیره در بالا و پایین کادر توسط نوار تُن روشن در وسط متعادل شده اند.

از روش های دیگری نیز برای متعادل کردن این تصویر استفاده شده است. کوه ها قسمت پایین کادر را اشغال کرده اند، و توسط فضای بزرگی از آسمان طوفانی متعادل شده اند. کوه ها وزن بصری بیشتری نسبت به آسمان دارند، بنابراین عکس از وجود آسمانِ بیشتر نفع می برد.

تیرک تلگراف در یک سوم پایین سمت راست، نقطه کانونی تصویر است. این تیرک وزن بصری زیادی دارد، که قرار گرفتن آن در یک سوم کادر نیز به این مسئله کمک کرده است. وزن بصری تیرک تلگراف آنقدر قوی است که حتی با این اندازه کوچک نیز توسط بقیه تصویر متعادل شده است.

در نهایت، تصویری با یک ترکیب بندی که در نگاه اول به نظر می رسد با آنچه که من بالا در مورد تعادل تُن ها گفتم مغایرت دارد:

در این تصویر، تُن های روشن دشت های نمکی توسط تُن های تیره و عمیق کوه ها و آسمان در دوردست متعادل شده اند.

یک نکته در مورد وزن بصری و تعادل این است که این مفاهیم دشوارتر از آن هستند که بتوان آنها را به قوانینی مانند قانون یک سوم خلاصه کرد. هر صحنه با صحنه دیگر متفاوت است و بهترین ترکیب بندی ممکن است به همان اندازه که به سوژه بستگی دارد، به هدف و نیت شما نیز بستگی داشته باشد (مثلا یک تصویر متعادل می خواهید، یا یک تصویر کمتر متعادل با تنش پویاتر؟).

نویسنده: اندرو گیبسون (Andrew S. Gibson)

منبع: لنزک

با آموزشگاه پیکسل به روز باشید

دیگر مقاله ها